در سال 58 هنگامی که کردستان در جنگ و آشوب بهسر میبرد، حسین فهمیده تنها دوازده سال داشت.
او با وجود سن کم راهی کردستان شد تا در کنار رزمندگان اسلام بجنگد.
او از خانه رفت و چند روز از او خبری نبود.
خانواده و اطرافیان از غیبت او ناراحت و نگران بودند تا اینکه دو نفر از نیروهای سپاه حسین را به خانه میآوردند و تحویل خانواده میدهند و از او میخواهند تا تعهّد بدهد که دیگر از کرج خارج نشود.
امّا او میگوید: «به خودتان زحمت ندهید اگر امام بگوید به هرکجا که باشد آماده رفتن هستم.
من باید به مملکت خود خدمت کنم».
حتّی با تهدید به زندان هم تعهد نداد و آنها که سرسختی حسین را دیدند از مادرش امضا گرفته، رفتند.
منبع: مجله گلبرگ :: مهر 1381، شماره 34 برگرفته شده از سایت حوزه
معبر
نظرات شما عزیزان: